روزی برای تو.......
فردا تولد توست.... پانزدهم بهمن ماه یکهزار وسیصد ونود خورشیدی.... و دستانم تهی از زیباترین هدیه ای که درخور نام توست ... باذهنی سرشار از شوق فردا.... به در باغ آسمان رفتم.... ماه ذل زده نگاهم میکرد... تا تکه ابری چشمان ماه را بست... از پله های تاریکی بالا رفتم.... آنقدر ستاره چیدم... تاصبح از دستانم گل خورشید بروید.... به ناگاه .... هدیه ای از آسمان برای روز تولدت رسید.... و دیدم هیچ چیز.... گلم را.... جز عشق.... لایق نیست..... کیانای نازنین...همه هستی مامان وبابا....دیگه تا دومین سالروز تولدت ساعاتی بیشتر باقی نمونده ....من وباباجون توی این لحظه واین ساعت به یاد همه...
نویسنده :
مامان کیانا
7:49