...............تا تولد
عسل بانو...عسل گیسوی مامان سلام نهمین روز از دومین ماه زمستون 1390 هم در حال گذره واین نشون میده که ما یک روز به دومین سالروز تولد تو نازنینم نزدیکتر شدیم...این هفته برای من والبته باباجون یک هفته استثناییه...هفته ای که هرلحظه شو به عشق رسیدن به آخر هفته میگذرونیم.....هفته ای که هرروزش برامون هزارتا خاطره داره...از روزای خوب انتظارتا روزای قشنگ یکساله شدنت....میدونی نازنین دخترم حالا دیگه دو ساله که روز تولد تو روز متولد شدن دوباره ما هم هست.....از همون روز من وباباجون معنای واقعی هدیه خداوند رو درک کردیم...از همون روز ماهم پابه پای تو بچگی کردیمو بزرگ شدیم...از همون روز حس خوب داشتن موجودی که فقط وفقط متعلق به توئه نه هیچکس دیگه رو چشی...
نویسنده :
مامان کیانا
7:48