كياناكيانا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

كياناي مامان

دختری از برگ گل

عزيز دل مامان سلام....... اين روزا اوج لذت بردن منه از داشتن تو وبودنت توي زندگيمون.......آخه انقدرحرف زدنت شيرين ودوست داشتني شده که براي خودمم قابل تصور نيست........اطرافيان بهم ميگن (حرف زدنش مثل خودته) اونجوري که ماماني وخاله ها تعريف ميکنن ونوار صدام ميگه من توي يکسالگي مثل بلبل حرف ميزدمو شعر ميخوندم...اونروزا اولين سالهاي انقلاب بودو تب شعراي ملي _ميهني داغ بود...منم هرچي شعر انقلابي بود حفظ شده بودمو ميخوندم.......(.انشاا...بعدها که بزرگتر شدي نوارو برات ميذارم تا گوش کني)حالا تو هم توي يکسال وهفت ماهگي مثل مامان کامل حرف ميزنيو شيرين زبوني ميکني.........نميدونم شايد همه بچه هاي همسن تو اينجوري باشن ولي من فکر ميکنم تو به جز...
11 مهر 1390

اگه سبزم.....اگه جنگل

* اگه سبزم  اگه جنگل *  * اگه ماهی  اگه دریا * * اگه اسمم همه جا هست  روی لبها تو کتابا * * اگه رودم  رود گَنگم * *   مث بودا اگه پاک * * اگه نوری به صلیبم * * اگه گنجی زیر خاک * *  واسه تو قده یه برگم * * پیش تو راضی به مرگم * *  اگه پاکم مث معبد * * اگه عاشق مث هندو * * مث بندر واسه قایق * * واسه قایق اگه پارو * * اگه عکس چلستونم * * اگه شهری بی حصار * واسه آرش تیر آخر * * واسه جاده یه سوار * *  واسه تو قده یه برگم * * پیش تو راضی به مرگم * *  ...
6 مهر 1390

میرم مدرسه

عسل بانو سلام....... باز فرصتي شد که دستمو بذارم روي صفحه کليد کامپيوتر وهرچي دلم گفت رو تند وتند برات بنويسم...... اين روزا به قول اون آهنگ زيبا (يه  حال تازه اي دارم) آخه دوباره پاييز هزار رنگ از راه رسيده ....فصل خوب من که هنوز بعد از گذشت 15سال با شروع شدنش دلم ميگيره.......کاش ميشد به اون روزا برگشت .....به شادي هاي بي اراده....به خنده هاي از ته دل....به روزايي که همه دلهره ودل نگرانيمون براي مشق شب وامتحان هاي شفاهي بود.....روزاي دوستي هاي ناب و بي مثال.....حس دست گرم مادر توي راه مدرسه.....حس خوب ازداشتن رضايت نامه از پدر براي رفتن به اردو .... زمان مثل برق وباد گذشته وحالا من يه مادرم با کوله باري از خاطرا...
4 مهر 1390

کیانا در نمایشگاه

آبنبات مامان سلام امروز میخوام برات یه خاطره از یه جای خوب که باهم رفتیم تعریف کنم ... میدونی عزیزدلم  دومین نمایشگاه مادر وکودک حدود ١٠ روز پیش برگزار شد.....ما روز آخر رفتیم... برای شروع خوب بود هرچند محل برگزاری یه کمی کوچیک بود ولی هر چيز مثبتي بودنش بهتر از نبودنشه ...توهم از محيط خوشت اومده بود وهروقت آهنگ شاد پخش ميشد با هيجان دست ميزدي وميخنديدي.....از همه بيشتر از ديدن غرفه مجله شهرزاد وديدن جلد مجله هاي آشنا که هرروز هزار بار ورق ميزني خوشحال شدي...خلاصه چند ساعتي اونجا بوديمو وسائل کمک آموزشي خوبي برات خريديم ....بعد هم پارک وبازي و......روز خوبي بود هرچند نوشتن از نمايشگاه وگذاشتن عکسا دير ...
26 شهريور 1390

یک قدم به جلو

چراغ خونه..عزيز دردونه  سلام بازم دير کردم ميدونم....يه چند روزي بود که مشغول مطالعه وخوندن بودم ...آخه امروز مصاحبه داشتم براي ارتقائ شغلي...اونم کجا وبا کي؟؟؟؟؟؟؟ با هيات مديره بانک.... .ونتيجه اينکه                                                (((( موفق شدم   ))))                       &...
23 شهريور 1390

کیانا وحافظ.....

بنشین برلب جوی وگذر عمر ببین                          کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس باغ مرا چه حاجت سرو وصنوبر است                            شمشاد خانه پرور من از که کمتر است؟ کنار آب وپای بید و طبع شعر ویاری خوش                  معاشر دلبری شیرین وساقی گلعذاری...
18 شهريور 1390

تا تو هستی چه غم.....

خورشید کوچولوی خونه ما سلام.... از آخرین باری که برات نوشتم حدود یک هفته میگذره ...نوشتم که از مسافرت برگشتیمو دنبال یه وقت میگردم برای نوشتن خاطرات وگذاشتن عکسا...ولی چه کنم که این وقت  هر چه سعی کردم بدست نیومد ....ولی حالا به قولم وفا میکنم... میدونی که به خاطر نذر صبحانه آقاجونی بعد از نماز عید فطر بازم باید میرفتیم جاده چالوس ......بنابراین من از دوشنبه شروع کردم به انجام کارا وجمع وجور لباسا....چون با سرد شدن یکباره هوا باید لباسای گرم با خودمون میبردیم ..خلاصه گوش به زنگ بودیم تا سه شنبه که عید فطر اعلام شدو ما تند وتند کارامونو کردیم تا صبح خیلی زود راه بیفتیم ...ساعت سه ونیم بیدار شدیم چون حدس...
15 شهريور 1390

ما برگشتیم....

مامانی نازم سلام..... این چندروز هم به پايان رسيدو ما برگشتيم خونمون.....خداروشکر مثل هميشه خوش گذشت. دلم ميخواد مفصل برات بنويسمو عکساتو بذارم ولي هنوز وقتي براي انتقال عکسا به کامپيوتر ونوشتن برات پيدا نشده ....قول ميدم زود زود بيام عزيزم...... پس تا بعد.....   ...
6 شهريور 1390