يک روز...يک سيزده بدر

1391/1/27 15:51

نویسنده : مامان کیانا

1,802 بازدید

اشتراک گذاری

سلام خوشگل خانوم...

جونم برات بگه.......روز سیزده بدر طبق معمول هرسال به اتفاق خونواده آقاجونی اینا وبابا هوشنگ رفتیم یه پارک نزديک خونه خودمون......

بهانه خوبي بود براي دور هم بودن......خداروشکر که مثل سيزده بدرهاي گذشته خوش گذشت وخاطره اي به دفتر زندگيمون اضافه شد....

نازدار خانوم .....حالا چند تا عکس از اون روز خوب برات ميذارم.....

گل باغ زندگي ما

کياناوباباجون ورزشکار مامان

کي مياد فوتبال؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا کي مياد بدمينتون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

واي.....خسته شدم از اينهمه بازي

ديگه نوبت پياده رويه

يه بازي فکري....

بايد براي آرزوهاي همه سبزه گره بزنم......

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

باباکامران
27 فروردین 91 13:53

باباجون فداي اون سبزه گره زدنت....الهي صدتا سيزده بدر شاد وخوش باشي دخترم

خاله خانوم
27 فروردین 91 14:57

به به بالاخره چشممون به جمال عکسا روشن شد...هرچند کم بود ولي چون ميدونيم وقت نداري ايندفعه رو ميبخشيم

مریم (مامان روشا)
28 فروردین 91 15:02

قربون دخملی بشم با اون عکسای نازش با اون سبزه گره زدنش

مامان سانای
28 فروردین 91 23:44

ایشالله صد سال زنده باشی به خوشی سیزده را بدر کنی

رضا
29 فروردین 91 9:02

نميشه ايراني بود وروز سيزده بدر حال وهواي خاص اونروز رو نداشت.....مثل شما که با عکساي زيباتون اين حال وهوا رو نشون دادين......

پرنيان مامان آوا
29 فروردین 91 9:06

سلام کياناي ناناز ومامان جون خوبش....باز دل مارو با اين عکسا آب کردي...آوا کنارمه وميگه لپاي کيانارو دلم ميخواد محکم ببوسم....

بی نام
1 اردیبهشت 91 19:55

سلام به کیانا دختر ایران زمین ومامانش که واقعا نمونه یک مادر ب نظیر هستید.....وبلاگ بسیار جالبی دارین

المیرا
23 خرداد 91 12:01

سلام بهترینم...خوبی؟!؟!؟!؟! ببخشید که دیر به دیر بهتون سر میزنم....خدا نگهدار تو و کیانای نازنینم باشه...