كياناكيانا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

كياناي مامان

و خدايي كه همين نزديكي است

1389/11/9 15:25
نویسنده : مامان کیانا
690 بازدید
اشتراک گذاری

خوب یادمه یکسال پیش توی اخرین روزای قبل از اومدن تو منو بابا کامران رفتیم بگردیم..توی مرکز خرید یه لباس فروشیه کودک بود برات يه بلوز وشلوار صورتي خوشگل خريديم...نميدوني چقدر ذوق كرده بوديم همش تورو توش تصور ميكرديمو ارزومون اين بود كه زودتر اون روز برسه ...خلاصه جونم برات بگه اون لباسا رفتن توي كمدت جاخوش كردن منم حسابي كاور روشون كشيدم كه كثيف نشن هر وقت كه ميرفتم لباساتو مرتب ميكردم توي دلم ميگفتم پس كي اندازت ميشه....

ديروز جايي مهمون بوديم ....رفتم سراغ كمدت داشتم فكر ميكردم چي بپوشي كه چشمم خورد به اين لباسا گفتم هرچند اندازش نيست ولي يه امتحاني ميكنم.....با كمك بابا كامران تنت كرديم ....واي ناناز مامان نميدوني انگار خياط همين الان برات دوخته....حسابي اندازت بود وقتي بابا گفت يادته اينو كي خريديم بغض گلومو گرفت ...گفتم يادمه....توهم يادته چقدر ارزوي اين لحظه رو داشتيم....حالا چقدر ارزش اين نعمت آسمونيو ميدونيم؟

شايد اين چيزايي كه نوشتم خيلي معموليو روزمره بود ولي براي من يه درس بزرگ داشت :

((گاهي وقتا ديدن نشونه هاي آرزومون وقتي كه هنوز نداشتيم يادمون مياره كه حاضر بوديم هر بهايي رو براي داشتنش بديم ولي حالا كه داريمش قدر لطف اونيكه آرزومونو براورده كرده رو نميدونيم انگار كه از اول داشتيمش ))

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نی نی وبلاگ
15 بهمن 89 0:50
کیانا جان تولدت مبارک